دسترسی به دوره مهندس مالکی کلیک کنید

دسته بندی: پژوهش درباره زعفران
تاریخچه زعفران در اروپا

منتشر شده توسط فاطمه درویشی ایوری در جولای 25, 2020

زمان مطالعه: ۳ دقیقه

تاریخ کلا چیز اسرار آمیز و جالبیه، البته افراد زیادی هستن که تو کسل بار و بی خاصیت کردنش تبحر خاصی دارن، از جمله معلمای دوران مدرسه من و احتمالا شما! زعفروش این بار می خواد درباره زعفران، یکم صحبتای تاریخی کنه، و تمام تلاشش اینه نه تنها بحث کسل بار نشه بلکه جذابیت دنبال کردن هم داشته باشه.

اول از همه باید گفت زعفرون اساسا یک گل وحشی نیست که خودش سر از خاک در بیاره و رشد کنه. توی بعضی منابع گفته شده که خیلی سال پیشا، زعفرون از نوع وحشیش به اسم C.cartwrightianus که با زعفرون امروزی متفاوته، جهش پیدا کرده.

شواهدی هست که نشون میده کاشت زعفرون از سالیان بسیار دور بین مردم اروپا وجود داشته. برای مثال یک نقاشی آبرنگی روی گچ های یک ساختمون یونانی وجود داره که مربوط به عصر برنزه، یعنی یک چیزی حدود 3000 تا 4000 سال قبل از میلاد، و توی این نقاشی مردمی نقش نگاری شدند که دارند گل زعفرون می چینند.

بعد از سقوط امپراطوری روم کاشت زعفرون توی اروپا کاهش بسیار زیادی پیدا کرد، ولی این پایان کار زعفرون در اروپا نبوده. وقتی اعراب به اروپا حمله کردند و فرهنگشون در  اسپانیا و جنوب ایتالیا و قسمت هایی از فرانسه گسترش پیدا کرد، دوباره زعفرون به سبد محصولات کشاورزی اروپایی ها، به خصوص اسپانیایی ها افزوده شد.

تا سال های سال زعفرون بین اروپایی ها پر طرفدار بود و مصارف مختلفی هم داشت، از جمله مصارف دارویی. اروپایی ها حتی زعفرون رو وارد هم می کردند. کشور هایی مثل انگلستان هم وجود داشته که از این محصول خوششون اومده و سعی کردند پرورشش بدند.

این دوران شکوه کاشت زعفرون توی اروپا رفته رفته تموم شد.

دلیل اصلیش هم این بود که براشون خیلی سود مند نبوده. بعد ها هم که دیگه محصولاتی مثل ذرت و سیب زمینی که کاشتشون راحت تر بود یا ورود گیاهانی مثل کاکائو و قهوه که فروش بیشتری داشتند جای زعفرون رو گرفتند.

البته اخیرا شاهد تلاش هایی برای احیای زعفرون کاری توی اروپا بودیم، ارجاعتون میدم به مستند ای از تلاش 3 جوان اروپایی و کاشت زعفران در منطقه خودشون.

این ویدیو پایین مستند طور داره تلاش 3 جوان اروپایی در منطقه ای که شروع به کاشت زعفران می کنند رو نشون می ده و از برداشت گل ها تا پاک کردن شون تا خشک کردن اش رو به تصویر می کشه.

توصیه می کنم حتما ببینید.

ناجیان زعفران، مستند برداشت زعفران در اسپانیا

بالاترین کیفیت تولید با بهترین قیمت فروش

زعفرون در هاله ای از رمز و راز پوشیده شده.

گل ظریفی که می چینیدش، کلاله هاش رو جدا می کنید و سپس اون ها رو خشک می کنید.

وقتی درمورد زعفران می شنوید  و مجذوبش می شوید.

همیشه این فکر تو سرم بوده که احیا کردن این محصول خیلی عالیه

 برای همین هم یکمیش رو کاشتم تا یاد بگیرم این کار چطوری انجام میشه، تا این سنت رها شده احیا بشه.

برای همینم با دو تا از هم کالجی هام، کوئیکو و رائول (Quico and Raul) که اونا هم در حیرت این گل بودند، به اینجا اومدم.

ما در اون زمان به این فکر افتادیم که این ایده می تونه یک منبع برای خود اشتغالی باشه!

نکتۀ باحال حرفای دنی، اینه که در اصل برای ما یه خاطره رو زنده می کنه.

که انگار دوباره داریم انجامش میدیم.

این کار مثل این نیست که یک کتاب بنویسی تا زعفرون رو دوباره به یاد مردم بیاری.

نه، ما در واقعیت داریم این کار رو می کنیم.

بانین اسپانیا (اسم شهر)

هر خونواده ای مقدار کمی زعفرون به عنوان مکملی برای درامدش داشت.

که بهشون کمک میکرد یکم راحت تر نفس بکشن!

که به تدریج تو کشور جیلکا و بعدش در تروئل نابود شد.

دلایل زیادی وجود داشت.

یکیش این که مردم در جستجوی شغل کم کم به شهر ها رفتند و این کم شدن جمعیت به معنای این بود که دیگه برای پرورش زعفرون هزینه ای نمیشه

اگه به سال 1910 نگاه کنیم، می بینیم که تروئل 36000 کیلو زعفرون تولید کرده.

فقط با یک خرمن 26 کیلویی مقایسه اش کنید تا یکم دستتون بیاد که چه شکلی بوده!!!

مردم موقع چیدن گپ می زدند و آواز می خوندند، حتی آواز هایی در مورد زعفرون هم وجود داشته.

این کار خیلی طولانی بوده، واسۀ همه چی زمان داشتند، خسته شدن، آواز خوندن، خندیدن و…

حتی گریه کردن به حال اون قسمت از کارشون که هنوز باقی مونده!!!

وقتی که ما این ها رو زندگی می کنیم و دوباره به واقعیت تبدیلشون می کنیم، در واقع داریم دوباره خاطرات و تجربیات مردمان گذشته رو کشف می کنیم.

و این که چه چیزی معاش رو در بانین و بقیۀ کشور تشکیل می داده.

اجداد من، پدرم و عمو هام همه زعفرون پرورش می دادند و همۀ کارایی که نیازه انجام بشه و چم و خم کار رو می دونن.

وقتی که شما همفکر باشید، یعنی دوستانی داشته باشید که سلیقه و نگاهشون به زندگی با شما مشترکه

و پای یک پروژه به خوبی و باحالی این محصول در میون باشه، این خیلی شگفت انگیره.

رضایت از کامل کردن کل چرخۀ تولید، پدید میاد.

وقتی که آخر هفته ها میای اینجا تا از نفس کشیدن هوای تازه لذت ببری

و موبایلت رو خاموش تو خونت رها می کنی و بدون ساعت مچی (دور از هر استرس و نگرانی)

و به سادگی می آموزی که از این لذت ببری

بنظر کاملا خوب میرسه

سال گذشته اولین بارمون بود و از 2000 متر مربعی که کاشته بودیم 300 تا 350 گرم زعفرون گرفتیم.

به آرامی شیشه های یک گرمی و نیم گرمی رو پر کردیم و دونه دونه اون ها رو فروختیم.

من مطمئنم افرادی در مورد چند جوانک حرف می زنند که در بانین زعفرون پرورش میدن

که 3 ساله دارن روی پروژۀ کوچولو کار می کنند که با سرعت خیلی کمی جواب میده.

و حتی اگه ما رو نشناسن و اسم هامون رو هم ندونن، ما تو مکالماتشون هستیم.

آیا این صفحه برای شما مفید بود؟

امتیاز 4.50 از 2 رای

0 دیدگاه برای این مقاله

دیدگاهی وجود ندارد
نظرتان را بنویسید